جدول جو
جدول جو

معنی معدن شناسی - جستجوی لغت در جدول جو

معدن شناسی
(مَ دَ / دِ شِ)
کان شناسی. علم شناسائی کانها که از شعبه های مهم زمین شناسی است
لغت نامه دهخدا
معدن شناسی
کان شناسی کان شناسی
تصویری از معدن شناسی
تصویر معدن شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
معدن شناسی
کان شناسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مردم شناسی
تصویر مردم شناسی
شناختن مردم، علمی که دربارۀ اقوام و نژادهای مختلف و اعمال، اخلاق و آثار آن ها بحث می کند، آنتروپولوژی
فرهنگ فارسی عمید
کان شناس. آنکه معدنهای گوناگون را شناسد. رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(مَ دُ شِ)
بصیرت. صاحب نظری. مردم شناس بودن. قوه تشخیص مردمان. رجوع به مردم شناس شود، علمی است که به شرح کارهای مادی اقوام و ملل مختلف می پردازد. (لغات فرهنگستان). مردم شناسی یا انسان شناسی، علمی است که انسان را در سلسلۀ حیوانات مورد مطالعه قرار میدهد واز نژادهای مختلف انسان و طرز زندگی و وضع اجتماعی مردم کشورها و اقالیم مختلف بحث میکند و آن در حقیقت تاریخ طبیعی انسان بشمار میرود. روش مردم شناسی در بارۀ چهار مورد ذیل ممکن است به کار رود: 1- مطالعۀ یک ایل. 2- مطالعۀ یک دهکده یا یک جامعۀ روستائی. 3- مطالعۀ یک قشر اجتماعی معینی از یک شهر کوچک یا قصبه یا محله ای از یک جامعۀ بزرگ، مثلاً مطالعۀ طبقۀ حاکمۀ یک جامعه یا دانشجویان یک دانشگاه
لغت نامه دهخدا
تصویری از معدن شناس
تصویر معدن شناس
کان شناس کان شناس
فرهنگ لغت هوشیار
شناختن اخلاق و آداب مردمان. ک، علمی است که انسان را در سلسله حیوانات مورد مطالعه قرار میدهد. و از نژادهای مختلف انسان و طرز زندگی و وضع اجتماع مردم کشورها واقالیم مختلف بحث کند و آن در حقیقت تاریخ طبیعی انسان بشمار میرود. این علم شعبه ایست از زیست شناسی انسان شناسی. توضیح روش مردم شناسی درباره چهار مورد ذیل ممکن است بکار رود: مطالعه یک ایل، مطالعه یک دهکده یایک جامعه روستایی، مطالعه یک شهر کوچک یا قصبه یا محله ای از یک شهر بزرگ، مطالعه یک قشر اجتماعی معین از یک جامعه بزرگ مثلا مطالعه طبقه ه حاکمه یک جامعه یا دانشجویان یک دانشگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مردم شناسی
تصویر مردم شناسی
((~. ش))
شناختن اخلاق و آداب مردمان، علمی است که انسان را در سلسله حیوانات مورد مطالعه قرار می دهد و از نژادهای مخلف انسان و طرز زندگی و وضع اجتماعی مردم کشورها و اقالیم مختلف بحث می کند و آن در حقیقت تاریخ طبیعی انسان به شمار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مردم شناسی
تصویر مردم شناسی
آنتروپولوژی
فرهنگ واژه فارسی سره
کان شناس، متخصص معدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد